سارينا كوچولوسارينا كوچولو، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما

عكساي جشن دندوني سارينا جون

ساريناي عزيزم 27 خرداد 91 به مناسبت اولين دندونت برات جشن دندوني گرفتيم كه البته بيشتر تداركاتشو تو تهران خونه خاله سوسن انجام داده بودم مثل كارتهاي دعوتت و گيفت دندونيت وكارت خوش امد روي در كه همش كار خودمه عزيزم اميدوارم كه خوشت بياد اينم كيك سارينا جونم به شكل دندون اين اقا پسر ام كه پيشتن سمت راستي وچپي به ترتيب طاهاجون و عطا جون (پسر خاله هاي بابايي!!)و اوني كه بغلت كرده ايليا جونه(پسر عموت) اين دختر خانمام كه تو عكسن از بزرگ به كوچيك زهرا جون(دختر دايي بابايي)و ملينا جون (نوه دختر عمه مامان)اون اقا پسرم كه نشسته سمت زهرا شايان جون(پسر دوست مامان) و اوني كه رو دسته ي مبله علي جون (پسر خالت)و اون اقا پسر كه سر پا ايستاد...
1 شهريور 1392

مرواريد كوچولوي سارينا

سلام خانم خانما الان كه اين مطلبو برات ميزارم تو 2تا دندون كوچولو و خوشگل داري و اولين دندونت 28 ارديبهشت 92  جوونه زد عصر اون روز كه ما داشتيم اماده مي شديم كه با دايي و مامان بزرگ اينا بريم تهران عروسي دختر عموم متوجه شدم كه يه چيز سفيد رو لثه ي پايينت هست وقتي دستمو كشيدم روش تيزيشو احساس كردم و از رفتن به تهران منصرف شدم ولي به اصرار خاله هات صبح اون روز حركت كرديم وچند روز بعدش كه 31 ارديبهشت بود رفتيم عروسي و برگشتيم خونه خاله سوسن اينا و تو الهي برات بميرم به خاطر دندونت مريض شدي و 2 كيلو هم افت وزن پيدا كردي و منم از رفتنم به مسافرت خيلي پشيمون شدمو خودمو سرزنش كردم ولي خدا رو شكر كه زود زود حالت خوب شد و بعد از چند روز بابايي ا...
1 شهريور 1392